یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۲
آیا رسانه‌ها به شکل‌گیری انتظارات تورمی دامن می‌زنند؟

طی دهه‌های اخیر، بانک‌های مرکزی در سراسر جهان به طور فزاینده‌ای از ارتباطات عمومی برای حمایت از اهداف سیاستی خود از جمله، تثبیت انتظارات تورمی استفاده کرده‌اند.

فاطمه آریان‌فر- پژوهشگر اقتصادی: در طول دهه‌های اخیر و توسط مکاتب اقتصادی، به نقش و اثرگذاری انتظارات در ابعاد مختلف اقتصادی نظیر حوزه‌های پولی، اقتصاد خُرد و کلان و اقتصاد انرژی پرداخته شده است. آن چیزی که هم‌اکنون همگان با هر نوع تفکر اقتصادی به آن واقف هستند، اهمیت انتظارات به ویژه انتظارات تورمی برای سیاست‌گذار پولی است. امروزه در ادبیات و متون اقتصادی عوامل بی‌شماری برای شکل‌گیری انتظارات در اقتصاد شناخته شده و به تفصیل در مورد آنان بحث شده است. بررسی مجموعه‌ این ادبیات نشان می‌دهد که یکی از عوامل مهم آن، رسانه‌های خبری هستند. رسانه‌های خبری از این توانایی برخوردار هستند که گاه موضوعات مهمی را بی‌اهمیت جلوه ‌دهند و گاه موضوعات بی‌اهمیت را چنان به مخاطب انتقال‌ دهند که برای مدت‌ متمادی ذهن جامعه را درگیر آن موضوع بی‌اهمیت کنند. وجود چنین توانایی در رسانه برای پوشش اخبار اقتصادی نسبت به سایر حوزه‌های خبری به مراتب بیشتر است، زیرا بیشتر جامعه، اطلاعات مورد نیاز خود را از شرایط اقتصادی از گزارش‌های خبری انتشار یافته در رسانه‌ها کسب می‌کنند. بنابراین می‌توان عنوان کرد که رسانه در فرآیند شکل‌گیری انتظارات، نقش بی‌بدیلی ایفا می‌کند. گسترش شبکه ارتباطی وب و افزایش ضریب نفوذ رسانه، از ابتدای هزاره سوم میلادی باعث شد سرعت دسترسی افراد به اطلاعات گوناگون افزایش‌ یابد و بخش قابل توجهی از تصمیمات و ترجیحات ذهنی جامعه تحت تاثیر اخبار رسانه‌ای قرار گیرد. از آنجایی که افراد بخش زیادی از اطلاعات مربوط به روند آتی قیمت‌ها را (به طور مستقیم و غیر مستقیم) از رسانه‌ها دریافت می‌کنند، گمانه‌زنی‌ها و انتظارات تورمی جامعه تحت تاثیر رسانه‌ها و محتوای خبری منتشر شده در آنها شکل خواهد گرفت. بنا بر بسیاری از پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه، برداشت مخاطبان و عموم مردم از اخبار اقتصادی در شکل‌گیری انتظارات آنان موثر است. نکته دیگر قابل بررسی اثر ارتباطات بانک مرکزی بر تثبیت انتظارات تورمی است. طی دهه‌های اخیر، بانک‌های مرکزی در سراسر جهان به طور فزاینده‌ای از ارتباطات عمومی برای حمایت از اهداف سیاستی خود از جمله، تثبیت انتظارات تورمی استفاده کرده‌اند. بانک‌های مرکزی در تلاش برای شفافیت، پاسخگویی و اثربخشی سیاست‌های پولی، زمان زیادی را صرف برقراری ارتباط با رسانه‌ها می‌کنند. بنابراین، شفافیت بانک مرکزی برای تثبیت انتظارات تورمی در نقطه ثبات تورم حائز اهمیت است. این مطالب اهمیت رسانه‌ را در سازوکار انتقال سیاست پولی در تأثیرگذاری بر انتظارات تورمی فعالان اقتصادی روشن می‌سازد.

عقلانیت محدود و کانال‌های اطلاعاتی خانوارها

یکی از فروض مدل‌های اقتصادی عدم وجود اطلاعات کامل (عقلانیت محدود) است. ادبیات عقلانیت محدود بر این فرض استوار است که افراد ظرفیت محدودی برای پردازش اطلاعات دارند و نمی‌توانند تمامی اطلاعات را در تصمیم‌گیری خود لحاظ کنند (سیمز، ۲۰۰۳). این بدان معنی است که پیش‌بینی‌کنندگان حرفه‌ای و فعالان بازارهای مالی توجه دقیقی به اظهارنظرهای سیاست‌گذار پولی خواهند داشت. در حالی که خانوارها اینگونه نیستند. به عبارت دیگر، خانوارها به متغیرهای کلان اقتصادی به صورت منطقی توجه نمی‌کنند (دراگر و همکاران، ۲۰۱۵). مطالعات یاد شده نشان می‌دهد که اطلاعات ناقص ناشی از هزینه‌های زیاد دریافت اطلاعات است. اما سیمز (۲۰۰۶) بیان می‌کند که اطلاعات ناقص زمانی ایجاد می‌شود که هزینه‌ای برای به‌ دست آوردن اطلاعات وجود ندارد و عقلانیت محدود زمانی رخ خواهد داد که فعالان بازارها در پردازش اطلاعات با محدودیت مواجه‌ هستند. هر خانوار انتظارات خود را از روند متغیرهای کلان اقتصادی شکل می‌دهد که برای هر خانوار به دلیل مجموعه‌های اطلاعاتی متفاوت و دیدگاه‌های متنوع نسبت به عملکردهای واقعی اقتصاد، متفاوت از یکدیگر است. بنابراین، می‌توان بیان کرد که کانال‌های اطلاعاتی خانوارها برای کسب اطلاعات بر درک آنها از شرایط اقتصادی اثرگذار است.

نقش رسانه در جامعه و انتظارات تورمی مصرف‌کنندگان

رسانه‌های خبری نقش مهمی در جامعه ایفا می‌کنند و منبع اصلی اطلاعات برای عموم افراد هستند. در متون اقتصاد کلان به نقش بالقوه رسانه‌ها در فرآیند شکل‌گیری انتظارات توجه کمی شده است. رسانه‌ها در واقع به عنوان "واسطه اطلاعات" بین افراد و وضعیت جهان عمل می‌کنند. دو پیامد برای این دیدگاه به وجود می‌آید: اولاً، انتظارات تورمی خانوارها باید توسط پوشش رسانه‌ای پیش‌بینی شود و ثانیاً، درجه پیچیدگی اطلاعات تابع مرور زمان و پوشش رسانه‌ای خواهد بود. این اعتقاد وجود که افراد ترجیح می‌دهند از منابع اطلاعات درون‌زا استفاده کنند. اما هیچ منبع خبری که تمام اخبار، تصمیمات و انتظارات را کامل پوشش دهد، وجود ندارد. به همین جهت، پژوهشگران بر این باورند که پوشش گسترده رسانه‌ها از موضوعاتی همچون فناوری یا سلامت به طور غیرمستقیم می‌تواند بر انتظارات تورمی تاثیر بگذارد. در ادامه به متفاوت بودن برداشت دو گروه افراد (خانوار و اقتصاددانان) از رسانه‌های خبری پرداخته خواهد شد.

خانوارها، انتظارات تورمی خود را بر اساس اخباری که به ‌راحتی قابل تفسیر هستند و تاثیر مستقیمی بر تورم دارند، به ‌روز می‌کنند. از سوی دیگر، اقتصاددانان سازوکار تاثیرگذاری بر تورم را از طریق کانال‌های مختلف خبری درک می‌کنند و انتظارات خود را بر اساس آن به‌روز می‌کنند. این یافته‌ حاکی از آن است که گزارش‌های خبری برای توضیح تفاوت بین انتظارات تورمی خانوارها و اقتصاددانان اهمیت دارد و باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

یکی دیگر از موضوعات مهم قابل بررسی، بحث درک اطلاعات اقتصادی است. درک اطلاعات اقتصادی به علت حجم بالا و پیچیده بودن داده‌های اقتصادی، دارای پیچیدگی‌‎های زیادی است و با در نظر گرفتن ظرفیت محدود افراد، شهروندان عادی نمی‌توانند، آن را تفسیر کنند. از نگاه دیگر بحث حجم اخبار و چگونگی تاثیر آن بر انتظارات مطرح می‌شود. دوره‌هایی که اقتصاد در وضعیت خوبی به سر نمی‌برد، به ویژه در زمان‌هایی که به سمت بحران در حال پیشروی است‎، مخاطبان با افزایش حجم پوشش اخبار اقتصادی مواجه خواهند شد، ولی در هنگامی که شرایط اقتصادی رو به بهبود و در حال رشد باشد، مخاطبان پوشش این مسئله را در اخبار اقتصادی کمتر مشاهده خواهند کرد. تاثیر این عدم توازن در پوشش اخبار بر درک عموم جامعه از اقتصاد اثرگذار خواهد بود. با این‌ حال، این سوال مطرح می‌شود که حجم پوشش اخبار اقتصادی چگونه بر ارزیابی‌ها و انتظارات شهروندان از اقتصاد تاثیر می‌گذارد. این مسئله ممکن است که منجر به این تصور در بین مخاطبان شود که افزایش پوشش اخبار نشان‌دهنده تحولات منفی در جامعه است که به نوبه خود ممکن است منجر به سطوح بالاتری از نگرانی‌ها در سطح جامعه شود. بنابراین، شهروندان ممکن است افزایش تعداد اخبار اقتصادی را به ‌عنوان یک علامت هشداردهنده در مورد وضعیت واقعی اقتصاد درک کنند. البته این نکته باید در نظر گرفت که روزنامه‌نگاران اقتصادی در دنیای واقعی صرفا تحولات اقتصادی را دنبال نکرده و در پوشش اخبار اقتصادی با سوگیری‌های رفتاری مواجه هستند (گویدل و لانگلی، ۱۹۹۵ - لاملا و لین،۲۰۱۴ - سوروکا و همکاران، ۲۰۱۵). سوگیری‌های رفتاری در پوشش اخبار اقتصادی که توسط روزنامه‌نگاران صورت می‌گیرد، منجر به تاکید بیش از حد بر سوژه‌های منفی در گزارش‌های اقتصادی خواهد شد. وجود چنین سوگیری رفتاری در پوشش اخبار، شامل طیف وسیعی از مسائل اقتصادی نظیر رکود اقتصادی، اشتغال، تورم ومواردی از این دست است.

طبق فلسفه‌های روانشناختی، افراد یک جامعه به اخبار منفی نسبت به اخبار مثبت واکنش‌های به مراتب بیشتر و قوی‌تری نشان داده و انتظارات اقتصادی خود را بر اساس اخبار منفی شکل می‌دهند. برقراری چنین شرایطی در زمانی که اقتصاد در وضعیت خوبی به سر نمی‌برد، با عواقب اقتصادی نیز همراه خواهد بود، زیرا که انتظارات عمومی در مواجهه با وضعیت نابسامان اقتصادی مخدوش شده و علاوه بر اثرگذاری‌های منفی بر رفتارهای اقتصادی، تاثیرات عمیقی بر ترجیحات سیاسی نیز خواهد داشت.

لحن گزارش خبری، شکاف تورمی خانوارها و پیش‌بینی‌کنندگان حرفه‌ای

بیشتر رسانه‌ها، اخبار مربوط به تورم را از دیدگاه مصرف‌کنندگان عادی و خانوارها پوشش می‌دهند. از آنجا که خانوارها طرفدار کاهش قیمت‌ها هستند و از افزایش تورم متنفرند، گزارش‌های افزایش تورم در بیشتر رسانه‌های خبری به طور صریح و ضمنی با لحن و محتوای نامطلوب بیان می‌شود، در حالی که اخبار کاهش تورم در رسانه‌های خبری با لحن و محتوای مطلوب گزارش خواهد شد. علاوه بر این، اخبار ثبات قیمت‌ها و تورم به ‌عنوان اخبار خنثی شناخته می‌شود. همچنین افزایش و کاهش انتظارات تورمی با افزایش و کاهش میزان اخبار تورمی همراه است.

رشته جداگانه‌ای از ادبیات به بررسی رابطه بین انتظارات و رسانه‌ها می‌پردازد که ارتباط نزدیکی با ادبیات مربوط به تفاوت پیش‌بینی تورم مصرف‌کنندگان عادی و افراد حرفه‌ای دارد. در این زمینه، مقالاتی مانند کارول (۲۰۰۳) در هر دو دسته قرار می‌گیرند. لاملا و ماگ (۲۰۱۲) در پژوهش خود به بررسی نقش رسانه‌ها در پیش‌بینی تورم در میان خانوارهای آلمانی و پیش‌بینی‌کنندگان حرفه‌ای پرداختند. آنها متوجه شدند که رسانه‌ها بر اختلاف نظر مصرف‌کنندگان عادی در مورد انتظارات تورمی تاثیرگذار است، اما این موضوع برای پیش‌بینی‌کنندگان حرفه‌ای صادق نیست. پیش‌بینی‌کنندگان حرفه‌ای اطلاعات را به طور مستقل از پوشش رسانه‌ای در مورد تورم به ‌دست می‌آورند. کومار و همکاران (۲۰۱۵) در یک نظرسنجی از مدیران شرکت‌ها در نیوزلند دریافتند که مدیران شرکت‌هایی که از رسانه‌ها برای استخراج اطلاعات اقتصادی استفاده می‌کنند، نسبت به آنهایی که استفاده نمی‌کنند، خطاهای پیش‌بینی کمتری دارند. پفاجفر و سانتورو (۲۰۱۳) با گسترش کار کارول (۲۰۰۳) به بررسی رابطه بین رسانه‌ها و انتظارات تورمی از طریق روزنامه‌ها پرداختند. آنها فرض کردند که اخبار رسانه‌ها به صورت یکسان به‌ دست مصرف‌کنندگان نمی‌رسد، بنابراین رابطه بین اخبار و تورم انتظاری منوط به پذیرش اخبار و ظرفیت آنها برای پردازش اطلاعات جدید است. همچنین، اخبار مربوط به سطح بالاتر قیمت‌ها (اخبار نامطلوب) شکاف بین پیش‌بینی‌های تورم مصرف‌کنندگان و افراد حرفه‌ای را افزایش خواهد داد، در حالی که اخبار مطلوب تاثیر چندانی نخواهد داشت. آنان استدلال می‌کنند که اخبار موجود و درک شده شکاف بین انتظارات تورمی مصرف‌کنندگان عادی و پیش‌بینی‌کنندگان حرفه‌ای را کاهش نمی‌دهد.

نتیجه‌گیری و پیشنهاد

درک انتظارات تورمی مردم که متغیر تورم انتظاری را می‌سازد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به همین جهت سیاست‌گذار پولی برای کنترل تورم، تورم انتظاری را مورد هدف قرار می‌دهد، زیرا تورم انتظاری است که نرخ تورم آینده را تعیین می‌کند. بنا بر بسیاری از پژوهش‌های انجام گرفته، برداشت مخاطبان و عموم مردم از اخبار اقتصادی در شکل‌گیری انتظارات آنان موثر است. انتظارات تورمی فعالان اقتصادی نیز تاثیر قابل توجهی بر تصمیمات اقتصادی آنها در سطح خانوار و بنگاه دارد. استفاده از گزارش‌های خبری رسانه‌ها به ‌عنوان منبع اطلاعاتی، انتخابی منطقی برای خانوارهاست، زیرا این گزارش‌ها روشی کم‌هزینه برای کسب اطلاعات به شمار می‌آیند. طبق پژوهش‌ها، پوشش بیشتر اخبار اقتصادی به شکل‌گیری انتظارات تورمی بر مبنای منطق کمک خواهد کرد. بدین معنی که با درک عموم افراد جامعه نسبت به سیاست‌های ضد تورمی، از هزینه‌های کاهش تورم کاسته خواهد شد.

در راستای بررسی نقش رسانه‌ها بر انتظارات تورمی، باید به مسائلی همچون تاثیر عقلانیت محدود، لحن گفتار، حجم اخبار، میزان وابستگی مخاطب به منابع اطلاعاتی، سوگیری رفتاری در میان روزنامه‌نگاران و مردم پرداخته شود. بخش بزرگی از جامعه دسترسی به اطلاعات کامل برای تصمیم‌گیری درست نسبت به مسائل اقتصادی ندارند و این مسئله می‌تواند تبعات زیادی بر روند انتظارات تورمی جامعه داشته باشد. درک اطلاعات اقتصادی به علت حجم بالا و پیچیده بودن داده‌های اقتصادی، دارای پیچیدگی‌‎های زیادی است و با در نظر گرفتن ظرفیت محدود افراد، شهروندان عادی نمی‌توانند آن را تفسیر کنند و این موجب شکاف انتظارات تورمی میان فعالان اقتصادی و مصرف‌کنندگان عادی خواهد شد. از مسائلی که باید به آن توجه داشت آن است که رسانه‌ها اخبار مربوط به تورم را از دیدگاه خانوارها پوشش می‌دهند و خانوارها نیز طرفدار کاهش قیمت‌ها هستند، به همین دلیل گزارش‌های افزایش تورم در بیشتر رسانه‌های خبری به طور صریح و ضمنی با لحن و محتوای نامطلوب بیان می‌شود، در حالی که اخبار کاهش تورم در رسانه‌های خبری با لحن و محتوای مطلوب گزارش خواهد شد.

از سوی دیگر، سوگیری‌های رفتاری در پوشش اخبار اقتصادی که توسط روزنامه‌نگاران صورت می‌گیرد، منجر به تاکید بیش از حد بر سوژه‌های منفی در گزارش‌های اقتصادی خواهد شد. اما این سوگیری‌های رفتاری تنها در میان روزنامه‌نگاران وجود ندارد، بلکه خانوارها نیز به نوبه‌ خود به اطلاعات اقتصادی در زمان‌های بحران یا رکود پاسخ می‌دهند. در واقع، افراد یک جامعه به اخبار منفی نسبت به اخبار مثبت واکنش‌های به مراتب بیشتر و قوی‌تری نشان می‌دهند و انتظارات اقتصادی خود را بر اساس اخبار منفی شکل می‌دهند. البته باید این نکته را در نظر گرفت، هنگامی که عموم افراد یک جامعه از انتظارات منفی برخوردار باشند، از قدرت و اعتبار نهادهای اقتصادی کاسته می‌شود و حتی در صورت اتخاذ سیاست اقتصادی کارا و اثرگذار توسط اینگونه نهادها به دلیل وجود انتظارات منفی، بخش اعظمی از کارآیی و اثرگذاری سیاست مذکور از بین خواهد رفت و در صورت ادامه‌دار بودن این وضعیت نه تنها کمکی به برون‌رفت از شرایط حاکم بر اقتصاد نخواهد شد، بلکه شرایط اقتصادی نسبت به گذشته وخیم‌تر نیز خواهد شد.

بنا بر نتایج حاصل از نوشتار حاضر می‌توان پیشنهادهای سیاستی مهمی برای نهادهای سیاست‌گذار به ویژه بانک مرکزی ابراز کرد. در وهله‌ی اول و در راستای کنترل تورم باید پوشش اخبار اقتصادی با در نظر گرفتن عواملی همچون لحن خبر، حجم اخبار و میزان وابستگی مخاطب به رسانه، مورد توجه و بررسی بیشتر قرار گیرد. پوشش رسانه‌ای اقدامات بانک مرکزی باید در اولویت قرار گیرد، زیرا فعالان اقتصادی به ‌ویژه فعالان بازارهای مالی برای به ‌دست آوردن اطلاعات در مورد اقدامات بانک مرکزی به شدت به گزارش‌های رسانه‌ها متکی هستند. پوشش رسانه‌ای اقدامات بانک مرکزی می‌تواند انتقال سیاست بانک مرکزی را تسهیل نماید و به طور همزمان نیز درک اقدامات این نهاد را افزایش دهد و رسانه‌ها می‌توانند از طریق تحلیل‌های خود از اقدامات بانک مرکزی به درک بهتر سیاست‌های اتخاذ شده توسط این نهاد کمک کنند و به تبعیت از آن با بهبود فضای اقتصادی بر نتایج اقتصادی نیز اثرگذار باشند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha